در سه قسمت پیشین، معنای واژه آزادی و تعریف آن، پیشینه آزادی در اندیشههای غربی، شرقی و فرهنگ ایرانی، انواع آزادی (تکوینی و تشریعی) و ویژگیهای انسان آزاد از نگاه اسلام و حکما مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در این قسمت، آزادی را از نگاه قرآن کریم مورد مطالعه قرار خواهیم داد.
با دقت، توجه و تعمق در آیات قرآن میتوان به آسانی به این مسئله واقف گشت که آزادی و اختیار در تمام مراحل زندگی و حیات انسان در ابعاد و موضوعات مختلف مورد توجه و مطرح است. مانند آزادی و اختیار در انتخاب و پذیرش دین، انجام عبادات و اعمال، بیان و قلم، تعلیم و تعلم، خوردن و آشامیدن (مسائل اقتصادی)، اخلاق فردی و اجتماعی، تفکر و اندیشه، اندیشه درباره قرآن و آفرینش انسان و جهان، و... .
در این نوشته به جهت اختصار، با توضیح مختصر، برخی از این موضوعات را با ارائه بعضی از آیات مربوطه متذکر میشویم.
ظاهر دستهای از آیات قرآن بر این دلالت دارد که دعوت پیامبران آزادانه بوده و از هرگونه اجبار و اکراه در پذیرش یا عدم پذیرش دین از سوی مردم، به دور است. پیامبران وظیفه دارند مردم را با حکمت و برهان و موعظه نیکو و پسندیده به راه خدا دعوت کرده و کلام الهی را با سادهترین راه ممکن به مردم ابلاغ کنند و با آنها با مهربانی و عطوفت رفتار کنند و از هرگونه تندخویی و سخت دلی برحذر باشند و راه رستگاری و ضلالت و گمراهی را برای مردم بیان نموده و از عاقبت عملشان ـ که بهشت یا جهنم را در پی خواهد داشت ـ آگاه سازند و آنها را به تفکر و اندیشه صحیح و انتخاب درست وادارند، و با مردم به عدالت رفتار کنند. در ذیل به نمونههایی از آیات مورد نظر اشاره میکنیم:
ـ «وَما أَرْسَلْناکَ إِلاّ مُبَـشِّراً وَنَذِیراً * قُلْ ما أَسْأَلـُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاّ مَنْ شاءَ أَنْ یَـتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً»؛(1)
«[ای پیامبر!] ما تو را جز بشارت دهنده و انذار کننده نفرستادیم! بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشی از شما نمیطلبم! مگر کسی که بخواهد راهی بسوی پروردگارش برگزیند. (این پاداش من است.)»
ـ «أُدْعُ إِلی سَبِـیلِ رَبِّکَ بِالحِکْمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُـوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِـیلِهِ وَهُـوَ أَعْلَمُ بِالمُهْتَدِینَ»؛(2)
«[ای رسول خدا!] مردم را با حکمت و موعظه نیکو، به راه خدا دعوت کن و با بهترین راه، با آنان مناظره نما، که البته خدا کسی را که از راه او گمراه شده و آنکه هدایت یافته را بهتر میشناسد.»
در این آیات از عبارت «من شاء» و «بِمَن ضلّ» استفاده میشود که مردم در انتخاب راه خود آزادند، و پیامبران فقط وظیفه دارند مردم را با حکمت و موعظه نیکو به راه خدا دعوت کنند.
ـ «وَلَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّـةٍ رَسُولاً أَن اعْبُدُوا اللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِـیرُوا فِی الأَرضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ المُکَذِّبِـینَ»؛(1)
«و همانا در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم تا [به خلق ابلاغ کند که، [خدای یکتا را بپرستید و از طاغوتها دوری کنید، پس بعضی مردم را خدا هدایت کرد و بعضی دیگر در ضلالت و گمراهی ثابت ماندند. پس شما در روی زمین گردش کنید تا بنگرید عاقبت آنان که انبیاء را تکذیب کردند به کجا رسید.»
در این آیه محل شاهد جمله «اعبدوا» و «اجتنبوا» است، که خداوند میفرماید: ما برای هر امتی پیغمبری را فرستادیم تا به مردم ابلاغ کنند که خدا را بپرستند و از طاغوت دوری کنند.
یعنی پیامبران فقط مأمور به ابلاغ امر خدا به خلق هستند و خلق هم در انتخاب و اختیار رأی آزادند؛ چرا که «اعبدوا» و «اجتنبوا» در صورتی معنا پیدا میکند که انسان در انتخاب راه کاملاً آزاد باشد.
ـ «وَمانُرْسِلُ المُرْسَلِـینَ إِلاّ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛(2)
«ما پیامبران را، جز بشارت دهنده و بیم دهنده، نمیفرستیم؛ پس آنها که ایمان بیاورند و [خویشتن را] اصلاح کنند، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند.»
ـ «ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاّ البَلاغُ وَاللّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَما تَکْتُمُونَ»؛(3)
«بر پیغمبر جز تبلیغ [احکام الهی [وظیفهای نیست و خدا میداند هرچه را که آشکار داشته و یا پنهان دارید.»
ـ «فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ * لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ * إِلاّ مَنْ تَوَلّی وَکَفَرَ * فُعَذِّبُهُ اللّهُ العَذابَ الأَکْبَرَ * إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ»؛(4)
«پس تذکر ده، تو فقط تذکر دهندهای، تو مسلط بر آنها نیستی [که مجبورشان برایمان کنی]. مگر کسی که پشت کند و کافر شود. که خداوند او را به عذاب بزرگ مجازات میکند. مسلما بازگشت آنها به سوی ما است. و مسلما حساب آنها با ما است.»
از این آیات استفاده میشود که پیامبران وظیفهای جز تبلیغ، بشارت انذار، و تذکر ندارند؛ و خداوند از میان هر قومی پیامبری را فرستاد که آیات و قوانین خداوند را برای مردم بازگو نموده و راه پاکی، رستگاری و رسیدن به کمال معنوی را به آنها بیاموزند و در این راه، حق اکراه و اجبار نسبت به انتخاب دین مردم ندارند، بلکه مردم در انتخاب کفر و ایمان کاملاً آزادند. البته اگر راه کفر و ضلالت و گمراهی را انتخاب کنند، وعده عذاب به آنها داده میشود؛ چرا که نتیجه چنین اعمالی جز آتش جهنم نیست.
از ظاهر دستهای دیگر از آیات قرآن بر میآید که خداوند انسان را در انتخاب دین آزاد گذاشته است؛ تا انسانها بتوانند با تفکر و اندیشه کامل و به حکم عقل سلیم، بهترین، کاملترین، جامعترین، سرآمدترین دین را برگزینند. تفاوت این آیات نسبت به آیات دسته اول در این است که این آیات نسبت به آیات قبل خصوصیتر هستند. یعنی فقط آزادی در انتخاب اصل دین را بیان میکنند، بر خلاف آیات دسته اول که شامل دین و لوازم آن میشدند. در این باره آیات فراوانی وارد شده است که نمونههایی از آن را در ذیل متذکر میشویم:
ـ «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الوُثْقی لا انْفِصامَ لَها وَاللّهُ سَمِـیعٌ عَلِـیمٌ»؛(1)
«اکراهی در دین نیست. [زیرا] راه درست از راه انحرافی، روشن شده است؛ بنابراین، کسی که به طاغوت [بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر [کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستنی نیست. و خداوند، شنوا و داناست.»
ـ «إِنَّ هـذِهِ تَذکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّـخَذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً»؛(1)
«این قرآن برای تذکر و یادآوری فرستاده شد، پس هرکه بخواهد راهی بسوی خدا پیش گیرد.»
ـ «وَقُلِ الحَـقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُـؤْمِنْ وَمَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ إِنّا أَعْتَدْنا لِلظّالِمِـینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ یَسْتَغِـیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالمُهْلِ یَشْوِی الوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَساءَتْ مُرْتَفَقاً»؛(2)
«بگو: این حقّ است از سوی پروردگارتان! هر کس میخواهد ایمان بیاورد [و این حقیقت را پذیرا شود]، و هر کس میخواهد کافر گردد! ما برای ستمگران آتشی آماده کردهایم که سراپردهاش آنان را از هر سو احاطه کرده است! و اگر تقاضای آب کنند، آبی برای آنان میآورند که همچون فلز گداخته صورتها را بریان میکند! چه بد نوشیدنی، و چه بد محل اجتماعی است!»
ـ «وَلَوْ شاءَ رَبُّکَ لاَآمَنَ مَنْ فِی الأَرضِ کُلُّهُمْ جَمِـیعاً أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّی یَکُونُوا مُـؤْمِنِـینَ»؛(3)
«و اگر پروردگار تو میخواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی [به اجبار] ایمان میآوردند؛ آیا تو میخواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟!» (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!)
ـ «سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللّهُ ما أَشْرَکْنا وَلا آباؤُنا وَلا حَرَّمْنا مِنْ شَیءٍ کَذ لِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتّی ذاقُوا بَأْسَنا قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا إِنْ تَـتَّبِعُونَ إِلاّ الظَّـنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ تَخْرُصُونَ * قُلْ فَلِلّهِ الْحُـجَّةُ البالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِـینَ»؛(4)
«بزودی مشرکان [برای تبرئه خویش] میگویند: اگر خدا میخواست، نه ما مشرک میشدیم و نه پدران ما؛ و نه چیزی را تحریم میکردیم! کسانی که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ میگفتند؛ تا سرانجام [طعم] کیفر ما را چشیدند. بگو: آیا دلیل روشنی [بر این موضوع [دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید. شما فقط از پندارهای بیاساس پیروی میکنید، و تخمینهای نابجا میزنید. بگو: دلیل رسا [و قاطع] برای خداست؛ [دلیلی که برای هیچ کس بهانهای باقی نمیگذارد]. و اگر او بخواهد، همه شما را [به اجبار [هدایت میکند. [ولی چون هدایت اجباری بیثمر است، این کار را نمیکند].»
از تمام آیات گذشته به طور روشن استفاده میشود که خداوند انسان را در انتخاب اصل دین کاملاً آزاد گذاشته است، که با تفکر، اندیشه، تأمل و تحقیق کافی راه درست را انتخاب کند؛ چرا که عقیده و اعتقاد یک امر قلبی است و اجبارپذیر نیست. با این حال گرچه انسان در انتخاب دین آزاد است، لکن عقل سلیم حکم میکند که بهترین، کاملترین و سرآمدترین دین را انتخاب نماید و پس از گزینش، موظف است همه قوانین و مقرّرات آن را رعایت کند و از هر نوع تخلف و بی نظمی و قانون شکنی بپرهیزد.
ظاهر آیات فراوان دیگری دلالت دارد به اینکه انسان در عمل خود از آزادی و اختیار کاملی برخوردار است؛ اگر عمل نیکو انجام دهد از اجر و ثواب آن بهرهمند میشود و دَرِ رحمت الهی به روی او باز است، و جایگاه او بهشت خواهد بود. و اگر به امر خداوند توجه نکرده، اعمال باطل و گناه را مرتکب شود، از دَرِ رحمت الهی دور بوده و مؤاخذه خواهد شد و جایگاه او آتش سوزان جهنم است.
ـ «إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا أَفَمَنْ یُلْقی فِی النّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِیآمِناً یَوْمَ القِـیامَةِ اِعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِـیرٌ»؛(1)
«کسانی که آیات ما را تحریف میکنند بر ما پوشیده نخواهند بود! آیا کسی که در آتش افکنده میشود بهتر است یا کسی که در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه محشر میآید؟! هر کاری میخواهید بکنید، او به آنچه انجام دهید بیناست!»
در این آیه، عبارت «اعملوا ما شئتم» نشانه آزادی در عمل است.
ـ «وَ إِذا قِـیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَوَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلا یَهْتَدُونَ»؛(1)
«و هنگامی که به آنها گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید! میگویند: [نه،] ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی مینماییم. آیا اگر پدران آنها، چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافتند [باز از آنها پیروی خواهند کرد]؟!»
اینکه میگویند: از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی میکنیم، نشانه آزادی آنها در انجام اعمال است.
گروهی از آیات قرآن کریم بر این امر دلالت دارند که خداوند متعال هر از چند گاهی، انسانها را به جهت سنجش ایمان و عقیده و مقدار پایبندیشان نسبت به دستورات الهی مورد آزمایش و امتحان قرار میدهد. و معلوم است که امتحان و آزمایش انسان در نحوه عملکرد، جایی معنا پیدا میکند که او در انجام اعمالش آزاد باشد. در اینباره، آیات فراوانی وارد شده است که از جمله آنها آیات زیر است.
ـ «وَلَنَبْلُوَنَّـکُمْ بِشَیءٍ مِنَ الخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأَمْوالِ وَالأَنْفُسِ وَالثَّمَراتِ وَبَشِّرِ الصّابِرِینَ»؛(2)
«قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم؛ و به استقامت کنندگان بشارت ده.»
ـ «وَاسْأَلـْهُمْ عَنِ القَرْیَةِ الَّتِی کانَتْ حاضِرَةَ البَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِـیهِمْ حِـیتانُـهُمْ یَوْمَ سَبْتِـهِمْ شُـرَّعاً وَیَوْمَ لا یَسْبِتُونَ لا تَأْتِـیهِمْ کَذ لِک َ نَبْلُوهُمْ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ»؛(3)
«و از آنها درباره [سرگذشت [شهری که در ساحل دریا بود بپرس! زمانی که آنها در روزهای شنبه، تجاوز [و نافرمانی[ خدا میکردند. همان هنگام که ماهیانشان، روز شنبه [که روز تعطیل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب،] آشکار میشدند. امّا در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمیآمدند؛ این چنین آنها را به چیزی آزمایش کردیم که نافرمانی میکردند!»
ـ «وَقَـطَّـعْناهُمْ فِی الأَرضِ أُمَماً مِنْهُمُ الصّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذ لِک َ وَبَلَوْناهُمْ بِالحَسَناتِ وَالسَّـیِّـئاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛(1)
«و آنها را در زمین به صورت گروههایی، پراکنده ساختیم؛ گروهی از آنها صالح، و گروهی ناصالحند. و آنها را با نیکیها و بدیها آزمودیم، شاید بازگردند!»
در برخی از آیات قرآن کریم، خداوند متعال امر به تفکر، تدبر و اندیشه کرده است و یا فرمانی داده که اجرای آن منوط به فکر و اندیشه میباشد. همچنین در آیات زیادی اندیشه و تعقل را ویژگی مؤمنان راستین و انسانهای حقیقت طلب میداند. امر به اندیشه وتفکر و برشمردن آن به عنوان ویژگی انسانهای عالی رتبه، نشان دهنده آزادی انسان دراندیشه است. چرا که بدون آزادی اندیشه، اندیشه معنا پیدا نمیکند. در محورهای ذیل این بحث را پی میگیریم:
ـ «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ القُرآنَ وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِـیهِ اخْتِلافاً کَثِـیراً»؛(2)
«آیا درباره قرآن نمیاندیشند؟ اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن مییافتند.»
ـ «لَوْ أَنْزَلْنا هـذَا القُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ وَتِلْک َ الأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»؛(3)
«اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، میدیدی که در برابر آن خاشع میشود و از خوف خدا میشکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم میزنیم، شاید در آن بیندیشند!»
ـ «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمـواتِ وَالأَرضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ لاَآیاتٍ لاِءُولِی الأَلْبابِ * الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِـیاماً وَقُعُوداً وَعَلی جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمـواتِ وَالأَرضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هـذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ»؛(1)
«مسلما در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههای [روشنی] برای خردمندان است. همانها که خدارا در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ [و میگویند:] بارالها! اینها را بیهوده نیافریدهای؛ تو منزّهی! ما را از عذاب آتش نگاهدار.»
ـ «أَوَ لَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّمـواتِ وَالأَرضِ وَما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَیءٍ»؛(2)
«آیا در حکومت و نظام آسمانها و زمین، و آنچه خدا آفریده است، [از روی دقّت و عبرت] نظر نیفکندند؟»
ـ «أَوَ لَمْیَتَـفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِـهِمْ ما خَلَقَ اللّهُ السَّمـواتِ وَالأَرْضَ وَما بَیْنَهُما إِلاّ بِالحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَـمّیً وَ إِنَّ کَثِـیراً مِنَ النّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَکافِرُونَ»؛(3)
«آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را در میان آن دو است جز بحق و برای زمان معیّنی نیافریده است؟ ولی بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را منکرند.»
ـ «وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛(4)
«و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند!»
ـ «وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الأَرضَ وَجَعَلَ فِـیها رَواسِیَ وَأَنْهاراً وَمِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِـیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّـیْلَ النَّهارَ إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛(5)
«و او کسی است که زمین را گسترد؛ و در آن کوهها و نهرهایی قرار داد؛ و در آن از تمام میوهها دو جفت آفرید؛ [پرده سیاه[ شب را بر روز میپوشاند؛ در اینها آیاتی است برای گروهی که تفکر میکنند!»
ـ «إِنَّما مَثَلُ الحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الأَرضِ مِمّا یَأْکُلُ النّاسُ وَالأَنعامُ حَتّی إِذا أَخَذَتِ الأَرضُ زُخْرُفَها وَا زَّ یَّـنَتْ وَظَـنَّ أَهْلُها أَ نَّـهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِـیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالأَمسِ کَذ لِکَ نُفَصِّلُ الآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّـرُونَ»؛(1)
«مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کردهایم؛ که در پی آن، گیاهان [گوناگون] زمین ـ که مردم و چهارپایان از آن میخورند ـ میروید؛ تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته میگردد، و اهل آن مطمئن میشوند که میتوانند از آن بهرهمند گردند، [ناگهان] فرمان ما، شب هنگام یا در روز، [برای نابودی آن] فرا میرسد؛ و آنچنان آن را درو میکنیم کهگویی دیروز هرگز نبوده است! این گونه، آیات خود را برای گروهی که میاندیشند، شرح میدهیم!»
ـ «وَأَوْحی رَبُّکَ إِلَی النَّـحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الجِبالِ بُیُوتاً وَمِنَ الشَّـجَرِ وَمِمّا یَعْرِشُونَ * ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلـْوانُهُ فِـیهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَـکَّـرُونَ»؛(2)
«و پروردگار تو به زنبور عسل وحی [و الهام غریزی] نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین! سپس از تمام ثمرات [و شیره گلها] بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، به راحتی بپیما! از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند.»
ـ «یَسْأَلـُونَکَ عَنِ الخَمْرِ وَالمَیْسِرِ قُلْ فِـیهِما إِثْمٌ کَبِـیرٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَیَسْأَلـُونَکَ ماذا یُنْفِقُونَ قُلِ العَفْوَ کَذ لِکَ یَبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیاتِ لَعَلَّـکُمْ تَتَفَکَّرُونَ»؛(3)
«درباره شراب و قمار از تو سؤال میکنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی برای مردم در بر دارد؛ [ولی] گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود. اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن میسازد، شاید اندیشه کنید!»
ـ «قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزائِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الغَیْبَ وَلا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما یُوحی إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمی وَالبَصِیرُ أَفَلا تَتَفَکَّرُونَ»؛(1)
«بگو: من نمیگویم خزاین خدا نزد من است؛ و من، [جز آنچه خدا به من بیاموزد] از غیب آگاه نیستم! و به شما نمیگویم من فرشتهام؛ تنها از آنچه به من وحی میشود پیروی میکنم. بگو: آیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمیاندیشید؟!»
ـ «...قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الأَلْبابِ»؛(2)
«بگو: آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر میشوند.»
ـ «وَسَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّمـواتِ وَما فِی الأَرْضِ جَمِـیعاً مِنْهُ إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّـرُونَ»؛(3)
«او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخّر شما ساخته؛ در این نشانههای [مهمّی] است برای کسانی که اندیشه میکنند!»
ـ «وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهارَ وَالشَّـمْسَ وَالقَمَرَ وَالنُّـجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذ لِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»؛(4)
«او شب و روز و خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت؛ و ستارگان نیز به فرمان او مسخّر شمایند؛ در این، نشانههایی است برای گروهی که عقل خود را به کار میگیرند!»
در قسمت بعدی این بحث، آزادی را از دیدگاه روایات مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
ادامه دارد... .
1. فرقان/56 و 57.
2. نحل/125.
1. نحل/36.
2. انعام/48.
3. مائده/99.
4. غاشیة/26 ـ 21.
1. بقره/256.
1. مزمل/19.
2. کهف/29.
3. یونس/99.
4. انعام/148 و 149.
1. فصلت/40.
1. بقره/170.
2. بقره/155.
3. اعراف/163.
1. اعراف/168.
2. نساء/82.
3. حشر/21.
1. آلعمران/190 و 191.
2. اعراف/185.
3. روم/8.
4. روم/21.
5. رعد/3.
1. یونس/24.
2. نحل/68.
3. بقره/219.
1. انعام/50.
2. زمر/9.
3. جاثیه/13.
4. نحل/12.